نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود
چگونه سایه ی سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود
نگاه کن، تمام هستی ام خراب می شود
شراره ای مرا به کام می کشد
مرا به آب می برد
مرا به داد می کشد
نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود
تو آمدی ز دور ها و دور ها
ز سرزمین عطر ها و نور ها
مرا ببر امید دل نواز من
ببر به شهر شعر ها و شور ها
نگاه کن که نور شهر به راه ما چگونه قطره قطره
نگاه کن تو می دمی و آفتاب می شود
چقدر پرسوز و آرامش
شاعرش کیه
خیلی خوبه..حال کردم باهاش
فروغ فروغ!
امیدوارم همینجوری که تو گفتی بتونم باشم ناشکیبای عزیز
https://telegram.me/minevisim
مطمئنم به همین شکل ادامه می دی!